ورود به بحث:
شاید شما بارها از اخبار و رسانه های جمعی قیمت روزانه نفت را استخراج کرده و با آن برخورد داشته اید، حال چرا گاز دارای چنین ویژگی نیست و قیمت مشخصی ندارد (برخلاف نفت)؟ بنابر نظرات متخصصین این حوزه، بازار نفت به اصطلاح mature یا تکامل یافته می باشد و شاید علت این امر خاصیت نفت است که امکان ذخیره سازی آن فراهم بوده و نحوه انتقال و فروش آن با گاز متمایز است. چرا که امکان ذخیره سازی گاز(به جر مقدار محدودی برای مثال در نواحی قم ذخیره سازی می گردد) مانند نفت مهیا نبوده و خرید و فروش گاز از طریق خطوط لوله امکان پذیر می باشد در صورتی که فروش و انتقال نفت به ویسله نفت کش ها انجام می گردد.بر اساس نظر همین متخصصین بازار گاز immature یا نابالغ می باشد. بازیگران خرید و فروش نفت بسیار گسترده تر از گاز است. چرا که انتقال گاز در اکثر اوقات توسط خطوط لوله امکان پذیر است و قرارداد فروش آن دارای بازیگران به نسبت کمتری نسبت به نفت است. در فروش گاز عوامل متعددی از جمله سیاسی دخیل می باشند. فرض کنید کشتی حامل نفت ایران در راه یکی از کشورهای آسیایی باشد(در شرایط نبود تحریم)، اگر کشور مقصد از دریافت نفت خود داری کند، نفت کش می تواند مسیر خود را عوض کرده و به سمت کشور دیگر که خریدار نفت ایران می باشد حرکت نماید. بر همین اساس(انتقال گاز از طریق خطوط لوله) همیشه این امر متصور خواهد بود که کشور صادر کننده گاز در برخی مواقع و بنابر دلایل واهی و با هدف اخذ مبلغ بیشتر، صادرات گاز را قطع نموده و یا تهدید به قطع بنماید.
برای مثال در سال 86 و در سرمای شدید هوای ایران، کشور ترکمنستان از انتقال گاز خود بنابر قیمت توافق شده قبلی، به شهر های شمالی کشور خودداری نمود تا سرمای بیش از حد هوا را اهرمی جهت افزایش قیمت گاز قرار دهد
در صورتی که اگر خرید گاز مانند نفت از فروشندگان دیگر ممکن بود، ایران نیاز شهرهای شمالی خود را از کشورهای دیگر مهیا می کرد، لذا این امر باعث افزایش قیمت گاز صادراتی ترکمنستان به ایران شد. با توجه به این توضیحات مشخص می گردد که عوامل متعددی دخیل در فروش گاز هستند. لذا قیمت این محصول بر خلاف نفت دارای پایه ثابتی نبوده و بیشتر بر اساس مناسبات میان کشورها تعیین می گردد، اما نفت بر اساس مطالب پیش گفته دارای قیمت مشخصی است که توسط bench mark های بین المللی مانند تگزاس و دبی مشخص شده و نفت تولیدی هر کشور با توجه به bench mark فوق تعیین می گردد. لازم به ذکر است که در دهه های اخیر تلاش هایی برای ضابطه مند نمودن قیمت گاز (مانند اجلاس های کشورهای صادر کننده گاز که چندی پیش در تهران برگزار شد) انجام شده است که رسیدن به اجماعی در رابطه با قیمت محصول یاد شده نیازمند اتحاد و یگانگی سیاسی و اقتصادی اعضای آن است، که با توجه به تمایز دیدگاه های موجود رسیدن به چنین اجماعی اگر محال نباشد بسیار مشکل می نماید. از طرف دیگر انتقال و فروش گاز با استفاده از خطوط لوله، قراردادهای فروش این ماده پر ارزش را نیز تحت تاثیر قیود قراردادی خاصی قرار داده که در زیر به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود. در قرارداد های فروش گاز از طریق خطوط لوله مقرر می گردد که اگر خریدار مقدار گاز توافق شده را تحویل نگیرد و یا کمتر از میزان قراردادی را تحویل بگیرد، بایستی قیمت توافق شده قراردادی را در هر شرایطی بپردازد.
به طور مشخص و برای مثال اگر کشور ((الف)) تعهد کند که 100 فوت مکعب گاز را در برابر 100 دلار به کشور ((ب)) بفروشد و در زمان تحویل گاز کشور ((ب)) از تحویل 100 فوت مکعب امتناع نمود، و یا کمتر از 100 فوت دریافت کرد، باید همان مبلغ 100 دلار را پرداخت نماید. دلیل گنجاندن این بند قراردادی نیز کاملا مشخص است و آن تلاش کشور صادر کننده در جهت ایجاد امنیت تقاضا است (security of demand) تا با استفاده از آن با خیال اسوده تری به استحصال گاز و ایجاد خطوط لوله و انتقال آن بپردازد چون اگر کشور وارد کننده از تحویل گاز امتناع نماید، کشور فروشنده هیچ چاره ای نداشته مگر اینکه صادرات خود را قطع نماید که این امر کاملا به ضرر کشور مزبور خواهد بود (همانطور که در سطور بالا اشاره گردید، اگر موضوع قرارداد، فروش نفت باشد و وارد کننده از تحویل آن امتناع کرد، با توجه به انتقال ماده مزبور که از طریق نفت کش صورت می گیرد، کشور صادر کننده می تواند آنرا به کشور ثالثی بفروشد) لذا بهترین روش ایجاد بند قراردادی فوق می باشد تا در صورت امتناع کشور وارد کننده، کشور صادر کننده بتواند به مبلغ توافقی دست یابد. در مقابل این بند قراردادی، اگر کشور وارد کننده گاز، بعدها نیاز به گاز بیشتری نسبت به میزان قراردادی داشته باشد، با توجه به اینکه قبلا مبلغ گازی را داده که آنرا دریافت نکرده، در این مرحله کشور صادر کننده در قبال فروش گاز مازاد بر قرارداد، تخفیف قابل توجهی را برای کشور وارد کننده قائل می گردد به این میزان گاز اضافی در اصطلاح make-up gas گفته می شود.
حال اگر کشور صادر کننده از تحویل میزان گاز توافق شده خودداری نماید، بایستی میزان گاز تحویل داده نشده را یا در ادوار بعدی به کشور وارد کننده تحویل دهد و یا اینکه ما به تفاوت قیمت گاز تحویلی و قراردادی را به کشور وارد کننده پرداخت نماید. نکته بعدی که در قراردادهای فروش گاز از طریق خطوط لوله خود نمایی می کند، نقطه انتقال مالکیت و مسئولیت است. در برخی از قراردادها نقطه انتقال مالکیت گاز، مرز کشور وارد کننده قرار داده می شود اما نقطه انتقال مسئولیت ممکن است مبادی ورودی پالایشگاه ها و پتروشیمی کشور وارد کننده باشد. یعنی اگر در داخل مرزهای کشور وارد کننده مشکلی برای خطوط لوله به وجود آمد، مسئول جبران خسارت و خرابی و تعمیر بر عهده کشور صادر کننده می باشد حتی اگر خرابی و مشکل در داخل مرزهای کشور وارد کننده باشد. دلایل زیادی پس این امر نهفته است که مهمترین آن عدم امکان کنترل و محافظت و رفع عیوب از خطوط لوله توسط کشور وارد کننده در داخل مرزهای کشور ثالث است.
در پایان اشاره می شود سه بازیگر اصلی در صادرات گاز از طریق خطوط لوله نقش دارند. اول کشور صادر کننده، دوم کشور وارد کننده و سوم کشور محل ترانزیت. کشور محل ترانزیت کشوری است که لوله های انتقال گاز از کشور صادر کننده به وارد کننده در زیر خاک کشور مزبور نهفته است. برای مثال کشور ترکیه محل ترانزیت لوله های انتقال گاز از روسیه به اروپا می باشد. کشور محل ترانزیت با در اختیار قرار دادن قسمتی از خاک خود که قرار است لوله های انتقال گاز از آن عبور نماید، همواره مبالغ قابل توجهی را تحت عنوان حق ترانزیت دریافت می دارد. به عنوان نکته پایانی یاد آور می شود که کشور محل ترانزیت به هیچ وجه حق ایجاد خطوط لوله برای خود و برداشت از گاز ترانزیتی را نخواهد داشت.
این نوشته در پی تبیین برخی از نکات و قواعد مربوط به فروش گاز از طریق خطوط لوله است و انتقال و فروش گاز از طریق کشتی نیازمند مباحثی است که از حوصله نوشته حاضر خارج بوده و در شماره های بعد به آن پرداخته می شود.