بشر بر روی زمین ،از سوی خداوند متعال دارای قدرت و اختیار است انسان می تواند هدف وخواسته ای رادر نظر گیرد و برای ان تلاش کند . او برای رسیدن به انچه اراده کرده است ، تلاش می کند و دست به اقداماتی می زند این اقدامات چه دارای مقصودی والا والهی باشد مانند خدمت به هم نوع وچه دارای منافع دنیوی باشد دارای هدف ومقصودی است که ان هدف در اینده محقق خواهد شد و فاعل ان برای اقدام به ان ،نگاه به اینده دارد .افزون براین در هر اقدام فرض شده است که اگر این اقدام صورت گیرد نتیجه مورد انتظار تحقق خواهد یافت وبه این شکل ، هر اقدام ، با پیش بینی همراه است. بنابر این کنش های انسانی از دو جهت با تفکر در باره آینده آمیخته شده وبه ان گره خورده است.
تعریف آینده پژوهی:
به نظر برخی نویسندگان مانند مارین* دانش آینده پژوهی چنان از هم گسیخته است که نمی توان آن را در حوزه ای یک پارچه به شمار اورد * از این رو طبیعی است که از جهت تعریف واصطلاحات اجماع واحدی وجود نداشته و پاسخ های گوناگونی در تعریف و ماهیت آن بیان شده باشد .وندل بل باهدف بدست اوردن تعریفی که همه تعاریف را در بر بگیرد ،می نویسد:
آینده پژوهی در پی شناسایی ، ابداع ، ارایه، آزمون، وارزیابی آینده های ممکن ومحتمل است تا بر پایه ارزش های جامعه ، آینده های مرجح را انتخاب وبرای پی ریزی ساخت مطلوب ترین آینده ، کمک کند.* سهیل عنایت الله *نیز می کوشد به صورت کوتاه ورسا آینده پژوهی را تعریف کند .وی آینده پژوهی را “مطالعه نظام مند آینده های ممکن ، محتمل ومرجح ودیدگاه ها وجهان بینی ها واسطوره های بنیادین هر آینده ” می داند.
بطور خلاصه ودر جمع بندی نهایی می توان گفت مطالعات آینده پژوهی در باره این سه محور است:
- آینده ممکن : هرچیزی اعم از خوب یا بد ، محتمل یا بعید ، می تواند در آینده رخ دهد .
- آینده های محتمل :آنچه به احتمال زیاد درآینده به وقوع خواهد پیوست مبتنی بر استمرار روند های کنونی در آینده است.
- آینده های مرجح: آنچه مطلوب ترین ومرجح ترین رویداد آینده به شمار می رود.
از بررسی تعاریف مختلف بر می آید که میان آینده پژوهان برای توصیف این دانش راهبردی اجماعی وجودندارد، برخی تعاریف آینده پژوهی ، اهداف این رشته را در مقام شاخص بر می گزینند، وبرخی دیگر کارکرد های آن را برخی صاحب نظران نیز کوشیده اند تا فعالیت های آینده پژوهان را در چهار چوب های روش شناختی بیان کنند وهر فعالیت انجام شده در این چهارچوب را اینده پژوهی بنامند.
با توجه به نبود تناقض آشکار میان تعاریف می توان تعریفی مختار از آینده پژوهی به دست آورد :
“آینده پژوهی ،پژوهش به منظور شناخت احتمالات ومولفه های کلیدی آینده ، تصویر سازی از آینده های مطلوب وارایه تجویز های کار امد، به منظور تعیین اقدامات مورد نیاز برای نیل به آینده مطلوب وترسیم چشم انداز آرمانی است ”
این تعریف ضمن تطبیق با بسیاری از تعاریف آینده پژوهی ، از بعضی محدودیت ها وجهت گیری های سکولار آزاد است. *
واژه آینده پژوهی که نامی برای این حوزه دانشی ورشته تحصیلی دانشگاهی در زبان فارسی انتخاب شده است، در حقیقت برگردانی از تعبیر است که بیشتر در دانشگاه های امریکایی متداول بوده است . * در واژه آینده پژوهی از پژوهش سخن به میان آمده است ،در صورتی که آینده پژوهی افزون بر جنبه توصیفی خود که به دنبال شناسایی وآزمون آینده ها بر پایه شواهد است ، دارای جنبه تجویزی نیز هست. آینده پژوهی به تو صیه ها یا تجویز هایی برای اقدام منتهی می شود که این اقدام ها اگر محقق گردند، احتمالا آینده مطلوب محقق خواهد شد . بنابر این آینده پژوهی از یک سو به دنبال آینده است واز سویی دیگر در مقابل آینده خنثا نیست وبه دنبال آینده ای بهتر است وازهمین جهت بر جهت گیری و قضاوت های اخلاقی مبتنی خواهد بود ، برخلاف پژوهش که مبتنی بر اصل بی طرفی است.
به هر حال آینده پژوهی امروز نه تنها وجود دارد ، بلکه در شکل گیری آینده بشر نیز نقشی مهم ایفا می کند. *
اهداف آینده پژوهی
آینده پژوهان در سطح جهان فعالیت های گوناگونی را انجام می دهند و همه این فعالیت ها در جهت آینده است، گاهی به درک آینده کمک می کند گاهی به رفع ابهام وزودودن غبار از آن وگاهی به شکل بخشیدن به آینده می پردازد. با این حال اینده پژوهان ارزشی بالاتر را هدف غایی آینده پژوهی ذکر می کنند. هدف عمده آاینده پژوهان ، حفظ وگسترش بهروزی ورفاه بشریت وظرفیت های ادامه حیات بر روی کره زمین است.
*بنابر این در کلی ترین سطح ، هدف عمده آینده پژوهان ، تلاش برای تبدیل جهان به مکانی بهتر برای زندگی ، سود رسانی به مردم و حفظ وگسترش آن دسته از ظرفیت های کره زمین است که به پایداری حیات در آن کمک می کنند.
ولی این هدف از آینده پژوهی ، ممکن است برای جوامع غربی مد نظر باشد . آینده پژوهی در جوامع اسلامی نمی تواند هدف غایی خود را صرفا در این حد دنیایی تعریف کند ، هدف غایی آینده پژوهی در جامعه اسلامی ، در راستای هدف اساسی خلقت وهدف کلی امت اسلامی است. هدف خلقت ، توسعه عبودیت وپرستش خداوند متعال است و جامعه اسلامی به دنبال سعادت در هردو جهان ، دنیوی واخروی است. هدف اساسی وکلی آینده پژوهی اسلامی ، گسترش عدالت و معنویت برای رسیدن به سعادت ومقام قرب الهی است.
گذشته از اهداف غایی ونهایی از مهم ترین اهداف آینده پژوهی در پرداختن به زمان حال است . ما به مطالعه آینده می پردازیم تا بفهمیم در زمان حال چه اقدامی باید انجام دهیم واز چه اقداماتی خودداری کنیم. آنچه در نهایت به دنبال ان هستیم این است که اقدامات کنونی رابه نحوی رقم زنیم تا آینده ای بهتر را به ارمغان آوردو از آینده هایی که مطلوب نیستند ، جلوگیری کنیم ، زیرا تفکر در باره آینده عمدتا پیرامون این موضوع دور می زند که تکلیفمان را در زمان حال بدانیم. در نتیجه هدف اصلی آن است که چگونه اقدامات موثر در نیل به خواسته های انسانی باشد. از طرفی دیگر شناخت آینده می تواند به شناختی بهتر از زمان حال نیز منجر شود.
آینده پژوهی ابزاری برای ساختن آینده است ،آینده ای که می تواند از دقایقی بعد تا ابدیت امتداد داشته باشد آینده پژوهی ، بر خلاف تصور بسیاری ، کوششی انتزاعی برای پرداختن به یک آینده موهوم نیست بلکه سفری ذهنی – عینی از حال به آینده با هدف پرداختن به مشکلات وچالشهای موجود، تصمیم گیری بهتر در زمان حال وتوانمند سازی مابرای استفاده از منابع موجود است. آینده پژوهی نه به آینده ، که به حال تعلق دارد،منتها با این فرض که در غیاب یک نگاه بلند مدت به آینده ی سازمان ،نمیتوان وضع موجود رابه روشنی بهبود بخشید.
گاهی آینده را نه از این جهت که اقدامات فعلی را سامان دهیم ونه از جهت شناخت پدیده مطالعه می کنیم ، بلکه به مطالعه آینده های بدیل می پردازیم تا آینده را از تک آینده بدیل توسعه بخشیم واز غافلگیری در مقابل حوادث وشرایط خاص جلوگیری کنیم.سناریو ها وبه خصوص سناریوی مربوط به شگفت انگیزها* مارا برای مواجهه با اتفاقات آینده آماده می سازد واز شگفت زدگی مفرط در امان می دارد. آینده پژوهان می کوشند تا تحولات غیر منتظره ای را –که چاره ای جز تسلیم در مقابل آن ها نیست –یا به عبارت دیگر تحت کنترل انسان نیستند، مشخص کنند.
آینده پژوهان افزون بر اهدافی که از طریق مطالعه آینده وتولید گزاره های دانشی در باره آینده دنبال می کنند ، برای تحقق آینده ای بهتر لازم دیده اند بر مردم که عامل های انسانی برای هر نوع تحول اجتماعی هستند ، تاثیر گذار باشند در گذشته مردم سوژه وموضوع برنامه ریزی بودند اما اکنون آنهاخود به بازیگران اصلی در فرایند های برنامه ریزی تبدیل شده اند اکنون مشارکت مردم در فرایندهای برنامه ریزی به یکی از نشانه های برجسته ” مردم سالاری “در نظام های سیاسی و سازمانی بدل شده است. به همین خاطر تافلر معتقد است برای رویارویی با آینده در حال ظهور ، باید شیوه تفکر رابه تفکر موج سومی تغییر دهیم . افزایش مشارکت مردمی ، بخشی از برنامه اینده پژوهان است. تمایل اینده پژوهان برای مردمی کردن این دانش ، به عقیده وندل بل بسیار شدید است. آینده پژوهان برای ایجاد تغییر اجتماعی ، به دنبال تغییر نگرش مردم وایجاد تصویر مطلوب از آینده هستند واین هدفی بزرگ است که تابه حال محقق نشده است.
آینده پژوهان برای تحقق هدف غایی وهمچنین نیل به اهداف عالی ای که به انها اشاره شد ،پیگیر تحقق اهداف اولیه نیز هستند که در حقیقت شکل دهنده وجهت بخش فعالیت های مطالعات آینده هاست.
اهداف فعالیت های آینده پژوهی ، طیف وسیعی از موارد را شامل می شود . برخی نویسندگان سعی کرده اند این اهداف را در دسته بندی های جای دهند که برای نمونه به دسته بندی زیر اشاره می شود:
- ساختن اطلاعاتی که به روند تصمیم گیری کمک می کند،
- زمینه سازی وایجاد مدل های ذهنی مبنی بر آینده نگاری ،
- تشکیل چشم انداز گروهی برای آینده و دستیابی به وفاق عمومی .
لاوریج اهداف برنامه های آینده نگاری های ملی را در سه بخش زیر جمع بندی کرده است:
- اطلاع رسانی ملی در خصوص سیاستگذاری ها وبرنامه ریزی ها در حوزه علم ، تکنولوژی و نوآوری. در این نوع از برنامه ها انتظار می رود تا آگاهی هایی در مورد روند ها ونیروهای شکل دهنده به آینده بلند مدت بازار ، علم وتکنولوزی و ضعف ها وقوت های ملی ایجاد شود.
- تشویق به تفکربلند مدت در گستره ای وسیع از بازیگران که مبتنی بر ارزیابی قوت ها ، ضعف ها، فرصت ها،وتهدید ها ست . در این فعالیت ها ، راهنمای عملی برای شرکت ها ی فعال در حوزه علم و تکنولوژی برای پاسخگویی انعطاف پذیر
- به تغییرات ، تهیه می شود.
- تشویق و توسعه بهتر نظام نوآوری از طریق بهبود روابط ، تقویت وتوسعه شبکه های تجاری ، علمی وسازمان های دولتی .*
وندل بل اهداف آینده پژوهی را به این شرح باز می شمارد:
- -بررسی آینده های ممکن
- -بررسی آینده های محتمل
- -بررسی تصویر های آینده
- -بررسی بنیان های معرفتی آینده پژوهی
- -بررسی بنیان های اخلاقی آینده پژوهی
- – تفسیر گذشته وتعیین موقعیت حال
- – تلفیق دانش وارزش برای طراحی حرکت اجتماعی
- -افزایش مشارکت مردمی در تصویر سازی از اینده وطراحی آن
- -ترویج تصویری خاص از آینده وحمایت آن
بومی سازی مفاهیم آینده پژوهی
البته بررسی مفاهیم آینده پژوهی و بومی سازی آن نیاز به مقاله ها ی متعدد وبحث های تفصیلی دارد ولی به برخی از انها به اشاره ای گذرا اکتفا می شود :
در حوزه معرفت شناسی با توجه به حاکمیت تفکر سکولار واومانیستی اینده پژوهان غربی معیار معرفت فهم بشری را در حس وتجربه محدود و منحصر می دانند و هیچ ابزار دیگری را برای شناخت ومعرفت نمی پذیرند در نتیجه همه هستی را در وجود مادی خلاصه می کنند وبه ماوراء ماده اعتقادی ندارند در حالیکه ما مسلمانان افزون برحس وتجربه،به معرفت عقلی که کلام وحکمت را اداره می کند وانسان بسیاری از علوم را به واسطه آن ادراک می کند مانند وحی، نبوت ،رسالت خلافت، امامت و…که در منطقه حس وتجربه طبیعی واقع نیستند اعتقاد داریم وسلطان این علوم ،معارف و علوم انبیاءو اولیاء است .در قران کریم از روش های گوناگون برای شناخت حقیقت یاد شده است که عبارتند از راه حس، راه عقل، راه تهذیب و تزکیه وراه وحی .
درحوزه خدا شناسی در دیدگاه ما مسلمانان همه موجودات فعل ومخلوق الهی اند وخدامحور عالم هستی است نه انسان .یکی از بحثهای خداشناسی که در آینده پژوهی نیز نقش محوری دارد بحث ربوبیت الهی است یعنی خداوند متعال افزون بر خلقت همه مخلوقات عالم ، امر تدبیر، اداره وحل و فصل کردن کارهای آنان را نیز برعهده دارد. اگر آینده پژوه بحث می کند در آینده این اتفاق خواهد افتاد یا فلان سناریو چنین نتایج واثاری دارد، اینگونه می اندیشد که این پدیده ها تابع قوانین الهی اند ومی داند که هر پدیده به اذن الهی اثر گذار واثر پذیر خواهد بود وفاعل حقیقی خداست ، یعنی نگرش استقلالی به پدیده ها به نگرش وابسته وتوحیدی ارتقا می یابد.
درحوزه جهان شناسی انچه در آینده پژوهی توجه به آن ضروری است این موضوعات محوری است :
- وابستگی جهان به آفریدگار : در دیدگاه ما مسلمانان همه هستی حتا خردترین اجزای ان ، لحظه به لحظه تحت تدبیر الهی است ، این باور در اینده پژوهی تحول آفرین است واصول وروش های تازه ای را به روی آینده پژوهان خواهد گشود.
- هدفداری آفرینش : اذعان به هدفداری عالم هستی ، هرگونه بدبینی به آینده را نفی می کند وافق روشنی را پیش روی آینده پژوهان می گشاید که در اصول آینده پژوهی تصویر پرداز بسیار قابل استفاده وبررسی است.
- مراتب عالم هستی : مراتب عالم هستی در نگرش کلی به سه دسته تقسیم می شود : عالم طبیعت ، عالم مثال، عالم عقل.عوالم بالاتر نسبت به عوالم پایین تر سمت علیت وسببیت دارند. یعنی عالم طبیعت ، نمایی از عالم مثال است وعالم مثال ، نمایی از عالم مجردات تام است. با این نگرش به عالم هستی حوزه آینده پژوهی بسیار گسترده تر از عالم طبیعت خواهد بود وفضای جدیدی را در اینده پژوهی ، به ویژه آینده پژوهی اکتشافی، به روی آینده پژوهان خواهد گشود .
در حوزه انسان شناسی در دیدگاه ما مسلمانان انچه در اینده پژوهی توجه به ان ضروری است این موضوعات است:
انسان موجودی مسئول، اجتماعی و موجودی ابدی است ودارای مراتب چهار گانه ماده ، مثال،عقل واله .این نگرش به انسان اصول وروش های تازه ای در اینده پژوهی بدنبال خواهد داشت.
این موارد بخشی از مهمترین مبانی اختلافی معرفت شناختی ما با تفکر غربی است ودر بومی سازی اینده پژوهی خصوصا در بخش نظری باید مد نظر قرار گیرد قطعا در بخش عملی وکاربردی اینده پژوهی نیز تاثیرات فراوانی خواهد داشت.
یادداشت:
*یک شگفتی ساز رخدادی است با احتمال وقوع نسبتا کم ولی با اثر گذاری زیاد بر روی سیستم . به عنوان مثال جنگ های جهانی اول ودوم ، ظهور رایانه و اینتر نت جزو شگفتی ساز ها محسوب می شوند . راه های مختلفی برای شناسایی شگفتی ساز ها وجود دارد که از جمله می توان ذهن انگیزی ،مصاحبه با خبرگان،نظر سنجی، قیاس تاریخی و تخیل علمی را نام برد.
منابع:
-بل ،وندل، مبانی آینده پژوهی ،تاریخچه،اهداف ودانش،چاپ چهارم ،تهران،موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، مرکز آینده پژوهی علوم وفناوری دفاعی ،1398.
-عالی نژاد، صمد.آینده پژوهی از دیدگاه قران، پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق ع ،1395.
-کوهی ،احمد،آینده پژوهی تبلیغ دین، نوین، اول پاییز 1399.
-ملکی فر ، عقیل وهمکاران ،الفبای آینده پژوهی ، چهارم ، 1393.
-ملکی فر ، عقیل و همکاران ، نظام ملی آینده نگاری ،دوم،1398 .