آینده پژوهی؛ ارائه تصویر آینده سازمان با استفاده از رویکرد برنامه ریزی سناریو

آینده پژوهی؛ ارائه تصویر آینده سازمان با استفاده از رویکرد برنامه ریزی سناریو

آینده پژوهی یک حوزه­ی پژوهشی نسبتاً جدید است که قلمرو آن، همه عرصه های معرفت نظری و تکاپوهای عملی آدمی را در می نوردد و نتایج حاصل از آن می تواند تأثیرات گسترده ای در هر یک از این عرصه ها داشته باشد. هرچند که هر نوع پیش بینی می تواند غلط از آب درآید، ولی این مطلب نباید باعث شود که تلاش علمی و عقلانی برای مطالعه آینده صورت نگیرد و برنامه ریزی فقط بر اساس تجربه های قبلی یا سلیقه شخصی انجام گیرد. برنامه ریزی سناریو روشی برای بهبود تصمیم‌گیری در برابر آینده‌های ممکن و محتمل است. برنامه ریزی سناریو یک ابزار آینده پژوهی موثر است که برنامه ریزان را قادر می سازد که آنچه اتفاق افتادنش محتمل است و آنچه اتفاق افتادنش غیر محتمل است را مورد بررسی قرار دهند. هدف این پژوهش ارائه تصویری از آینده مرکز آمار ایران در سال 1400 می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از مدل شوارتز استخراج شده اند، چهار سناریوی اصلی آینده مرکز آمار ایران را در قالب سناریوهای “استقلال”، “تمرکز”، “انحلال” و “نظام ثبتی” تشریح می نماید. تصویرهای چهارگانه تشریح شده می تواند در جهت تدوین چشم انداز و برنامه ریزی استراتژیک این مرکز مورد استفاده قرار گیرد.

 

آینده پژوهی، تصویر، برنامه ریزی سناریو

سرعت تغییرات آنچنان سرسام آور است که دیگر نمی توان با روشهای سنتی با آنها کنار آمد. اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظی تغییر خرد خواهید شد. امّا آیا امکانی برای آگاهی یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ در مورد آینده نمیتوان با قطعیت اظهارنظر کرد اما انسان میتواند در سرنوشت آینده تأثیرگذار باشد. در این میانه دانشی زاده می شود که کوشش میکند با پیشبینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، مهار تغییرات را در دست گیرد و جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی ندارد. آیندهپژوهی هنر شکل دادن به آیندهاست، به آن شکل که آینده را میخواهی . کسانی که این دانش را در دست دارند اکنون به آینده جهان به دلخواه خود، شکل می دهند. می توان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحوّالت سازگار کنند و از این جهت از فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آیندهشناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتی ترین علوم مورد نیاز هر انسانی است.

آینده بعنوان یک عینیت مستقل، واقعیت ندارد، زیرا به مقطعی از زمان اشاره می کند که هنوز فرا نرسیده است و تنها زمانی وجود خواهد یافت که زمان “حال “شده باشد .تشخیص عدم وجود” جهان آینده”، پیش شرط اساسی و

اولیه فه اهمیت شناخت آن است . بنابراین، از آنجا که” آینده ” و ” جهان آینده ” هیچ یک وجود ندارند، نمی توان آنها را بررسی و مطالعه کرد؛ ولی می توان ایده های مربوط به چگونگی شکل گیری جهان آینده را مطالعه کرد بنابراین، وقتی ما ” آینده را مطالعه می کنی “، در واقع ” ایده هایی را مطالعه می کنی که جهان آینده را تعریف می کنند”، ایده هایی که عمدتا براساس ادراک ما از جهان گذشته و حال شکل گرفته است و شامل باورهای ما در مورد چگونگی تغییر آنها و ساخت آیندهای متفاوت است.

آینده پژوهی یک حوزه ی پژوهشی نسبتا جدید است که قلمروی آن، همه عرصه های معرفت نظری و تکاپوهای عملی آدمی را در می نوردد و نتایج حاصل از آن می تواند تأثیرات گسترده ای در هر یک از این عرصه ها داشته باشد .هرچند که هر نوع پیش بینی می تواند غلط از آب درآید، ولی این مطلب نباید باعث شود که تالش علمی و عقلانی برای مطالعه آینده صورت نگیرد و برنامه ریزی فقط بر اساس تجربه های قبلی یا سلیقه های شخصی انجام گیرد .آینده پژوهان با اتکا به این آموزه ی فلسفی که” آنچه قابل تصور است، امکانپذیر است”، می کوشند از میان همه امکانات موجود در عال تا آنجا که قوه ی تخیل خالقشان اجازه می دهد. شمار زیادی از حالت را تصور کنند. آنگاه از میان حاالت ممکن، آینده های محتمل را مشخص سازند و سپس از میان این احتماالت، مطلوبترین آن ها را توصیه کنند. هدف پژوهش حاضر ارائه تصویری از آینده مرکز آمار ایران در سال 1933 با استفاده از روش برنامه ریزی سناریو ) از روش های پرکاربرد حوزه آینده پژوهی( می باشد.

شهرسازان و مدیران شهری، با مدیریت صحیح و سالم بتوانند فضایی سالم و درخور برای مردم ایجاد کنند. از طرفی با مهاجرت بی رویه به کلانشهرها، مباحثی مانند اسکان شهروندان، حاشیه نشینی و بیکاری مطرح می شود. بخش عمده ای از گسترش افقی شهرها به این دلیل رخ می‌دهد که بافت موجود پاسخگوی نیازها و انتظارات جمعیت ساکن در آن نیست و اجتماع ساکن درجستجوی محیط پاسخگوتر و مناسب‌تر محیط انسان ساخت جدیدی را در بستری جدید بنیان است. بافت‌های تاریخی نواحی مرکزی شهرها، پاسخگوی نیاز و انتظارات شهروندان آن نبوده و از جمعیت اصلی تهی می‌شود، بافتی که از لحاظ زیست محیطی و اکولوژیکی پایدار بوده، اما پایداری اجتماعی و اقتصادی را از دست داده است.

دراکاکیس اسمیت، در فرآیند شهرنشینی پایدار، اصول و رهیافت های توسعه پایدار را به عنوان اصلی در مطالعات توسعه شهرها پیشنهاد می کند که توجه به برابری و مساوات در رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی، دسترسی مناسب به خدمات و نیازهای اساسی و ارتقاء آگاهی نسبت به محیط زیست، حرکتی مناسب به سوی کارآیی بیشتر در استفاده از منابع، محیط زیست و عدالت اجتماعی خواهد بود، که به نوبه خود شهرها را به سوی پایداری سوق خواهد داد. مفهوم توسعه پایدار به تغییرات شهری و به فرم کالبدی شهری نیز توجه دارد و نکاتی مانند برنامه ریزی آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی را نیز در بر گرفته است. توسعه پایدار شهری بهره وری در استفاده از زمین و تشویق به استفاده مجدد از ساختمان هاست. با توجه به این که امروزه با مسائلی همچون گرم شدن هوا، مصرف بی رویه انرژی و استفاده بی قید و بند از منابع تجدید ناپذیر روبرو هستیم و شهرها جزء عوامل اصلی بروز این ناهنجاری ها در انسان و طبیعت می باشند، باید سیاست گذاری های اصولی و فرامنطقه ای را در بکارگیری و مصرف در پیش بگیریم. درواقع شهرهایی در قرن های آتی قابل زیست خواهند بود که پایداری خود را مدیون فروتنی، عطوفت و قبول مفهوم قناعت هستند. توسعه پایدار شهری لزوماً به معنای شهر پایدار نیست. شهر پایدار برآمده از فرآیند توسعه ای است که ذهنیت و امکان ارتقاء همیشگی سلامت اقتصادی- اجتماعی بوم شناسانه شهر و منطقه آن را فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل ساخته است. توسعه پایدار شهری به عنوان شبه پارادایمی مسلط در راهبردهای توسعه شهر در واکنش به نارضایتی‌های اقتصادی- اجتماعی از منظر بوم شناختی شکل گرفت و اشارات اولین آن برای سیاستهای توسعه شهری، حفظ فضای سبز و پاکیزگی آب، جلوگیری از آلودگی هوا و کاهش تولید زباله در سطح محلّی بود.

شهرپایدار نه به شیوهای اقتدارگرایانه و از “بالا”، بلکه به گونه ای مردم سالارانه و از “پایین” ساخته شود. نگرش توسعه پایدار بر این اندیشه است که فن آوری نمی تواند هر گونه کاهش منابع طبیعی را جبران سازد و سرمایه طبیعی مکمل سرمایه انسان ساخت است و در این راستا سازمان ملل از مبانی و دیدگاه مفهومی توسعه پایدار حمایت می کند و راه دستیابی به توسعه پایدار را وجود بسترهای فرهنگی مناسب می داند که با آموزش و آگاهی دادن به مردم می توان به آن دست یافت. بر این اساس توسعه پایدار شهری در تکوین مفاهیم زیر جنبه کارامدی به خود می‌گیرد:

  1. بسترسازی عدالت اجتماعی و شهروندی
  2. بستر سازی مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی
  3. بسترسازی تقویت بنیان نهادهای اجتماعی و بنیان خانوادگی
  4. رویکرد استرتژیک بر پدیداری توسعه پایدار شهری
  5. گسترش آداب و فرهنگ شهرنشینی
  6. مساعدت و سازماندهی ارگان‌های دولتی و خصوصی
  7. کارآمد سازی سیاست‌ها و برنامه های سیاست گذاری در حوزه کلان شهری
  8. گسترش حقوق شهروندی و بهینه سازی مناسبات مدنی

طراحی پایدار در ساختار شهری بر مینای سه اصل اساسی شکل می‌گیرد:

  • اصل اول را می‌توان صرفه جویی در مصرف منابع دانست که درصدد است تا با مصرف بهینه منابع، میزان کاربرد ذخایر تجدید ناپذیر را در سخت و کارکرد بناهای شهری پایین آورد.
  • اصل دوم بر طراحی بر اساس چرخه حیات مبتنی است که نتایج و تبعات زیست محیطی کل چرخه حیات منابع ساخت و ساز شهری را از مرحله تدارک تا بازگشت به طبیعت در بر می‌گیرد.
  • اصل سوم را طراحی انسانی می‌دانند که ریشه در نیاز به حفظ عناصر زنجیره ای نظام‌های زیستی دارد و تداوم حیات و بقای انسان را در پی دارد.

بر این اساس طرحی شهری و معماری پایدار می‌بایستی کیفیت محیط‌های کار و زیستی را بهبود بخشد که موجب افزایش بهره وری و کاهش فشارهای روانی انسانی و بهبود شرایط زیستی می‌گردد که همان مفهوم رفاه اجتماعی و شهروندی را به ذهن متبادر می‌کند.

 

شاخص های توسعه پایدار شهری:

کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، اصول زیر را به عنوان ویژگی های ضروری یک شهر پایدار عنوان می کند:

  • افزایش فرصت های اقتصادی و اجتماعی، به گونه ای که ساکنان شهری را پوشش دهد.
  • کاهش سهم انرژی در رشد شهری
  • استفاده بهینه در مصرف آب، زمین و سایر منابعی که مورد نیاز چنین رشد شهری است.
  • کمینه کردن میزان تولید زباله و فاضلاب و بیشینه کردن بازیافت از پسماندها
  • ایجاد سیستم های مدیریت با قدرت و کارایی کافی جهت نیل به اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی
  • سوق دادن فن آوری های مورد استفاده در شهر به سمت اهداف توسعه پایدار
  • تقویت توان مناطق مختلف شهری، در راستای جلوگیری با پاسخ گویی به تهدیدات و اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی که در نتیجه عوامل طبیعی یا انسانی به وجود می آیند، همچنین انعطاف پذیری در روبرویی با اختلالات غیرمنتظره در سیستم شهر. در این ارتباط شهر پایدار شهری است که در آن بهبود در عدالت اجتماعی، تنوع و امکان زندگی با کیفیت مطلوب تحقق یابد.

شاخص هایی که شایسته است در بررسی پایداری شهرها مورد بررسی قرار گیرد، شامل موارد ذیل هستند:

  • جمعیت
  • موقعیت اقتصادی
  • تغییر اقلیم
  • آلودگی هوا
  • کیفیت آب طبیعی
  • جامعه باز (شهرها نه تنها سطوح مختلف سلسله مراتبی مشخص را اشغال می کنند، بلکه بخشی از یک شبکه نیز محسوب می شوند. در این شبکه جهانی شهرها جریان های مختلفی از اطلاعات، سرمایه، نیروی کار، کالا و خدمات در جریان است.)
  • برنامه ریزی واحد و یکپارچه
  • توانایی و پتانسیل نوآوری و ابداع
  • پتانسیل و ظرفیت مربوط به زیرساخت منطقه ای
  • سرمایه اجتماعی
  • آموزش
  • امنیت.

 

جمع بندی:

شهر پدیده ای چندبعدی، پیچیده و پویاست و برنامه ریزی دقیق و کامل برای تمام عناصر آن امری دشوار است و بر همین اساس، به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث پایداری شده اند. با توجه به این که توسعه پایدار بیش از هر معیاری بر معیارهای کیفی و انسانی تأکید می کند، بنابراین به منظور دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاست هایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری است.

علی رغم اهمیت جنبه های اقتصادی توسعه، به نظر می رسد که توسعه چیزی بیش از رشد اقتصادی است و گذشته از بهبود سطح مادی زندگی، عدالت اجتماعی و ارزش ها و سنت های بومی را نیز در بر می گیرد. لذا توسعه را می توان به معنای ارتقاء مستمر جامعه و نظام اجتماعی به سوی زندگی بهتر دانست و به عبارت دیگر توسعه فرایندی است که شرایط زندگی نامطلوب را به مطلوب تبدیل می کنند.

بر این اساس هدف اساسی توسعه را بهره رساندن به انسان می‌دانند که بهبود کیفیت زندگی را در بر می‌گیرد و در قالب افزایش درآمد و گسترش اشتغال و رفاه عمومی امکان بروز می‌یابد. در واقع توسعه بیانگر این است که مجموعه ارکان یک نظام، هماهنگ با نیازهای اساسی و خواسته های افراد و گروه های اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی موقعیتی که از نظر مادی و معنوی بهتر است، حرکت می کند.

توسعه شهری پایدار به عنوان بخش مهمی از توسعه پایدار بر پایه استفاده بهینه و مناسب از منابع طبیعی استوار است و توسعه شهری به عنوان جزئی از سیاست های توسعه ملی در راستای تحقق رشد اقتصادی و تأمین عدالت اجتماعی حرکت می کند. توسعه پایدار شهری، شهری را متبلور می‌سازد که دارای چارچوب ارزشی و اخلاقی است و با استفاده از منابع مالی، طبیعی و سرمایه اجتماعی، رفاه اجتماعی و آسایش اجتماعی در روند توسعه پایدار شهری را فراهم می کند.