مقدمه:
یکی از موضوعات اساسی و کلیدی که در چند دهه اخیر در حوزه علوم اجتماعی مطرح و از گستردگی و اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار شده بحث توسعه است، و به لحاظ همین گستردگی و اهمیت پردامنه این موضوع مفهوم توسعه توجه صاحبنظران و اندیشمندان رشته های مختلف علوم اجتماعی چون، جامعه شناسی اقتصاد ، سیاست ، مردم شناسی ، علوم تربیتی، روانشناسی ( بخصوص روانشناسی اجتماعی ) را به خود جلب نموده و با گذشت زمان و گسترش و تخصصی شدن حوزه های مختلف علوم و پیچیده تر شدن کاوشهای علمی، مبحث توسعه از تقلیل و وابستگی به یک سهم خاص کاملا رها شده و تبدیل به یک دانش میان رشته ای شده است.
همانطور که مطرح شد، مبحث توسعه دارای گستردگی زیادی در میان شاخه های علوم اجتماعی شده است و این گستردگی نه تنها در میان اندیشمندان علوم اجتماعی بلکه در موارد بسیاری موجب چالش های فکری و دغدغه های اساسی در حوزه مطالعات علوم تجربی ، محیط زیست ، بهداشت محیط و متخصصان پزشکی شده است بخصوص که با گذشت رشد و توسعه اقتصادی در دو قرن گذشته که بقول ناظر بشریت با ورود به موج دوم و سوار شدن بر اقتصاد صنعتی و صنعت دودکش ، مخاطرات زیست محیطی فراوانی را بر طبیعت بکر تحمیل نمودند و با آلوده ساختن منابع طبیعی و زیستی ، چون دریا و آبهای روان، قطع درختان جنگلی ، تهدید جدی لایه حیاتی اوزون ، آلودگی های تهدید صوتی و آلودگی های ناشی از دود اگزوز اتومبیلها ، کارخانجات صنعتی و … ، تردیدهای جدی در هزیت ها و موهبت های توسعه موج دومی بشریت با ابزار های صنعتی بوجود آمد و توام با این چالشها ، مخاطرات دیگری چون افزایش بی رویه جمعیت جهان آن هم در جوامع پیرامونی و جهان سوم توام با فقر مطلق در جوامع مذکور ناموزونی و ناپایداری برنامه های توسعه را در یکی دو قرن اخیر در ازهان متفکران گوناگون تداعی نمود و ضرورت تعمیق مفهوم توسعه پایدار را در بطن مطالعات برنامه های مختلف اجتماعی و صنعتی متبلور نموده است. و در این تحقیق سعی می شود که با ارائه تعریف مختصری از مفهوم توسعه و توسعه پایدار نظریه های مختلف در ارتباط با بحث توسعه پایدار و فرصت و اهمیت این مبحث مطالبی گردآوری و در غالب یک تحقیق کیفی ارائه می گردد.
تعریف مفاهیم توسعه و توسعه پایدار : (چارچوب تئوریک) توسعه:
در حالت کلی اصطلاح توسعه ( DEVELOPMENT )به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از (( لفاف )) است.در قالب نظریه نوسازی، لفاف همان جامعه سنی و فرهنگ و ارزشهای مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از این مرحله سنی خارج شوند.
« مایکل تودارو معتقد است ک توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است » .
« دادلی سیرز رئیس موسسه اطلاعات توسعه ای دانشگاه ساسکس توسعه را جریانی چند بعدی می داند که تجدیدی زمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی – اجتماعی را به همراه دارد به عقیده وی توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و در آمد شامل دگرگونی اساسی در ساختهای نهادی ، اجتماعی اداری و همچنین ایستارها و وجه نظرهای مردم است » .
« گونار میردال با تاکید به ابعاد رفاهی و فقرزدایی معتقد است: توسعه یعنی فرایند دور شدن از توسعه نیافتگی ، یعنی رهایی از چنگال فقر .
از لحاظ تاریخی پژوهشگران قرن نوزدهم توسعه را در بیان تاریخ انسان به کار می بردند اسپنس و مارکس معتقد بودند که جوامع انسانی از مراحلی ( پایین تر ) به مراحل ( بالاتر ) در حرکت هستند این حرکت با چند قانون کلی و عمومی در مسیری مستقیم است. هر جامعه ای از این مراحل یا گذشته و یا در حال گذشتن است و یا اینکه این مراحل یکنواخت را طی خواهد کرد به بیان دیگر آنها در جستجوی کشف قوانین کلی برای چنین توسعه ای بودند. به نظر این اندیشمندان گذر از یک مرحله به مرحله دیگر موجب پیشرفت انسان در جهات مختلف خواهد شد. چه در زمینه مادی و چه در زمینه فرهنگی و عقلانی کردن فرهنگ» .
دکتر محمد جواد زاهدی در کتاب توسعه و نابرابری معتقد است: « توسعه در بعد جامعه شناسی بر حسب دلالت های آن در آثار جامعه شناختی چند دهه اخیری فرایندی است که به کاهش فقر ، افزایش رفاه ، ایجاد اشتغال و افزایش یکپارچگی اجتماعی دلالت دارد. این فرایند همچنین با عدالت اجتماعی ، برابری هه مردم در مقابل قانون ، حقوق اقلیها، گسترش آموزش و پرورش نیز ارتباطی بی واسطه دارد » .
دکتر محمد حریری در کتاب مدیریت توسعه ، توسعه را مترادف با گذر از مرحله ای به مرحله دیگر در یک جامعه می داند که اعضای آن، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی گنجایشهای فراگیری خود را افزایش دهند،وی در نهایت می گوید: « توسعه یعنی تعالی انسان ، توسعه یعنی فهم بیشتر و ژرف تر ، توسعه یعنی فراگیری تا جایی که موجب اعتلاء گنجایی خود فراگیر شود » .
توسعه پایدار ( Suatained Development ):
مفهوم توسعه پایدار مفهومی است که در سالهای اخیر در ادبیات چامعه شناسی مطرح شده است. طبق سمپوزیومی که در سال 1991 در لاهه برگزار شد ، در مورد مفهوم توسعه پایدار آمده : « اگر منظور از توسعه گسترش امکانات زندگی انسانهاست ، این امر نه تنها در مورد نسل حاضر بلکه برای نسل های آینده نیز مد نظر باشد » .
منظور از توسعه پایدار ، تنها حفاظت از محیط زیست نیست ، بلکه مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است، رشدی که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان و نه تعداد اندکی افراد برگزیده است. در فرایند توسعه پایدتر سیاستهای اقتصادی ، مالی ، تجاری ، انرژی ، کشاورزی ، صنعتی و … به گونه ای طراحی می شود که توسعه اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی را تداوم بخشد. بر این اساس دیگر نمی توان برای تامین مالی مصارف جاری ، بدهی های اقتصادی که باز پرداخت آن بر عهده نسلهای آینده است ایجاد کرد.
در نهایت توسعه پایدار به معنی عدم تحمیل آسیب های اقتصادی ، اجتماعی یا زیست محیطی به نسلهای آینده است.
« از توسعه پایدار بردشت های متفاوتی می شود اما صاحبنظران عموما در این زمین متفق القولند که این نوع توسعه فرایندی از توسعه را در بر می گیرد که قبل از هر چیز از نظر اکولوژیکی مطلوب باشد. در مفهوم لغوی، توسعه پایدار نوعی از توسعه است که می تواندبه طور نامحدود ادامه داشته باشد و مفهوم پایداری اغلب در چارچوب منابع تجدید شونده نظیر جنگلها ، منابع دریایی ، مراتع ، آب و خاک و نیز نیروی انسانی مورد توجه قرار می گیرد » .
بر طبق تعریف بین المللی برنامکه محیطی سازمان ملل متحد ( UNEP) توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده سازد بدون اینکه توانایی های نسل آینده را در رفع نیازهایشان به مخاطره اندازد.
مفهوم توسعه پایدار ناظر بر این واقعیت انکارناپذیر است که رس های مربوط به اکولوژی می تواند و باید در روندهای اقتصادی به کار گرفته شود. این درس ها شامل ایده های استراتژی حفظ محیط جهانی و ایجاد محیطی منطقی است که در ان ادعای توسعه به منظور پیشبرد کیفیت همه جنبه های زندگی مورد چالش و آزمایش قرار می گیرد.
بر این اساس ، با توجه به مظمون کلی ادبیات بین المللی مربوط به این رویکرد نوین توسعه ای می توان گفت که مفهوم توسعه پایدار ناظر بر فرایند هدایت شده و اصلاح شده تعریفی از توسعه اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی در کنار توسعه اقتصادی ، صنعتی شدن و توسعه کشاورزی به ویژه نیل به یک کشاورزی پایدار است و در آن همزمان و به صورتی یکپارچه توسعه انسانی ، حفظ محیط زیست ، کاهش فقر ، محو گرسنگی نابرابری در قدرت از طریق قوی سازی مردم و گسترش دموکراسی و مشارکت نیز مورد توجه قرار می گیرد.
توسعه پایدار یا ( Sustainable Develop Ment ):
در حقیقت ایجاد تعادل میان توسعه و محیط زیست است در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پاایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی ( Iucn ) آمد این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابعطبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست بلکه به یاری ان هم می آید.
پایداری می تواند چهار جنبه داشته باشد:
- پایداری در منابع طبیعی
- پایداری سیاسی
- پایداری اجتماعی
- پایداری اقتصادی
در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنب زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبه های اجتماعی و اقتصادی هم توجه می کند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه و اقتصاد و محیط زیت است.
اهمیت و ضرورت توسعه پایدار:
نگرانی ها بشر در زمینه محیط زییست در ابعاد ملی ،منطقه ای و جهانی هنگامی مشود گردید که با توسعه صنعتی و استفاده از منابع محدود تجدید پذیر و غیر قابل تجدید کره مسکون رو به فزونی نهاد. توسعه از یک سو با آلودگی های محیط زیست و از سوی دیگر با صنعت و تکنولوژی ارتباط ارگانیک دارد. امروزه حتی از دیدگاه دوستدارن و متخصصین محیط زیست دست نخورده بکو باقی مانده زیرا که رشد شدید جمعیت نیازها و ملزوماتی را خواستار است که از طریق اینگونه فعالیت ها پاسخگو می باشد. مدیریت محیط زیست نیز به دنبال چنین امر محالی نیست. لیکن تقلیل آلودگی ها و کاهش اثرات تخریبی آن در حدی معقول و در روند همراه با استفاده از توسعه پایدار تکنولوژی های متعدل و منطبق با وضعیت فیزیکی جامعه همراه برذای حفظ و تضمین سلامت ، رشد و بقای حال و آینده موجودات زنده و بستر حیاتشان مورد نظر بوده است. این امر مهم از طریق مختلف مدیریت صحیح ، آموزش و تحقیقات محیط زیست ، ارزیابی زیست محیطی پروژه های صنعتی و معدنی و… ممکن می گردد. چنان چه همزمان با صنعتی شدن یک جامعه به امر مهمی جون محیط زیست توجه نشود نه تنها توسعه اقتصادی حاصل نمی شود بلکه گرفتاری های زیادی به بار می آید که گاهی منابع حاصله از یک فعالیت صنعتی برای جامعه را دراز مدت کلا در را جبران خسارت وارده از ان صرف خواهد نمود. از مهم ترین جنبه های اهمیت توسعه پایدار ، توجه محور بودن انسان می باشد. چرا که در توسعه پایدار انسان مرکز توجه است و انسانها هماهنگ با طبیعت سزاوار حیاتی توام با سلامت و سازندگی هستند. توسعه حقی است که باید به صورت مساوی نسلهای کنونی و آینده را زیر پوشش قرار دهد.
مولفه های توسعه پایدار:
1- انسان: توسعه پایدار انسان محور است و هدف نهایی توسعه تعالی انسان است لذا انسان محوری و استعداد پروری اولین، آخرین و مهم ترین هدف توسعه بخصوص توسعه پایدار است و این امر مهم نیز بدون رعایت دست کم دو دسته از عوامل عملی نیست.
- الف: دسته اول عوامل طبیعی که بستر زندگی انسان را تشکیل می دهد.
- ب: دسته دوم عوامل اجتماعی است. بدین معنی که طرحهای توسعه نباید به نحوی باشد که موجبات تشدید و تحکیم نابرابری های ساختاری ( ملی یا بین المللی ) را فراهم آورند.
2- کودکان و نوجوانان: (( تمیسیون برانت لند )) توسعه پایدار را به عنوان توسعه ای که حوایج کنونی را تامین می کند بدون انکه توانایی نسل آینده برای برآوردن نیازهای خود را به مخاطره افکند تعریف کرد. پایداری برای کودکان و نوجوانان و جوانان مسئله واقعی است. نظریه پردازان توسعه پایدار به دلیل داعیه های خود در مورد انسان قرن بیست ویکم با نگاهی به آینده بر حقوق کودکان و نقش آفرینی جوانان تاکید کرده است.
3- زنان : زنان در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه از نابرابری های بسیار در رنج هستند در حالیکه توسعه بدون مشارکت فعال آنان به سرانجام نخواهد رسید. زنان در اکثریت عرصه ها وضعیت پایین تری نسبت به مردان دارد. ( سطح سواد و تعلیمات پایین تر ، دستمزد پایین تردر شرایط مساوی و…
دنیای اینده نمی تواند بر مبنای این نابرابری های اسفناک تداوم پیدا کند. توجه به محرومیت مضاعف زنان و نیازمندی های حیاتی کودکان و جوانان مسلما از نقش مردان کم نخواهد کرد. فعالان عرصه های مختلف توسعه پایدار برآنند تا بازدودن محرومیت و تبعیض از جهره جهان ، دنیای آینده به محیطی بر آزنده برای زندگی توام با آزادی ، صلح یا آرامش و برابری برای همه انسانها تبدیل شود.
4- محیط زیست: در زمان ما همانطور که در سطور قبلی این تحقیق اشاره شد. محیط زیست تبدیل بله معیار شده است ، معیاری که هر روز بیش از پیش در جهان فراگیر می شود. و توسعه تنها زمانی پایدار است که بر شالوده اصل بوم شناسی استوار باشد.
5- فرهنگ: در سالهای دهه 1980 ضرورت توجه به فرهنگ در نظریه پردازی پیرامون پایداری آشکارتر و در سالهای 1990 اهمیت آن غیر قابل انکار شد. به این ترتیب در تحلیلها در کنار مولفه هی اقتصائمحیط زیست و مسایل اجتماعی ، فرهنگ نیز مورد تاکید قرار گرفت. بدیهی است که با پذیرش فرهنگ به عنوان یک رکن اصل توسعه و پایداری راه برای ورود دیگر مولفه های معنوی و غیر مادی گشوده می شد.
6- آموزش: در دوران ما آموزش و پرورش به عنوان موثرترین ابزار جوامع برای ورود به چالشهای آینده مورد توافق قرار گرفته و اصولا پذیرفته شده است که در پرتو آموزش و پرورش دنیای فردا شکل خواهد گرفت. آموزش و پرورش پایدار به مفهوم وسیع خود در دهه های آینده این توانمندی را خواهد داشت. تا به مشابه ابزاری قابل اعتماد پل مستحکمی بین کلاس درس و اجتماع و بین کلاس درس بازار بنا کند.
در چشم اندز پایداری ، مهم ترین سرمایه کشورها سرمایه ها انسانی است. بدیهی است که بالندگی سرمایه های عظیم در گرو اموزش خواهد بود . آموزش و پرورش پلی است که از گذشته به حال و از حال به آینده می رسد. لذا برای رسیدن به آینده های پایدار درکی عمیق تر از اهمیت این موضوع و نگاهی دوباره بر نظام آموزشی کشئرها در نخستین گام ضرورت خواهد داشت.
7- علم: امروزه دانستن به صورت مابرابری در جهان توزیع شده است و منبع اصلی قدرت و کنترل محسوب می شود. آگاهی یافتن از دانش و فرهنگ بومی در عرصههای مختلف از جمله محیط زیست ، برای موفقیت ابتکارات مربوط به توسعه پایدار ضروری است و به ویژه باید دانست که هر تلاش برای رسیدن به پایداری بدون مشارکت فعال مردم محلی به احتمال قوی به سرانجام نخواهد رسید.
برخورد گزینش با دانش و اطلاعات و اعمال کنترل بر آن عملا زمینه های اگاهی و مشارکت را مسدود می کند و از طرفی بدون مشارکت آگاهانه مردم ، توسعه پایدار میسر نخواهد شد.
8- مشارکت: حضور آگاهانه مردم در صحنه سیاسی بویزه در سالهای اخیر، به عنوان یکی از شاخصه های اصلی توسعه پایدار مورد تاکید قرار گرفته است. در جوامع دموکراتیک ، سیاست عمومی القاعده پاسخی به درخواست مردم است و در این شرایط است که هوشیاری عمومی و درک ضرورتها و لوازم پایداری روند قانونمند و با ثباتی به خود می گیرد.
جمع بندی و نتیجه گیری:
با توجه به مطالب مطروح که قطره ای از دریای اندیشه ها و تئوریهای اندیشمندان توسعه به خصوص نظریه پردازان توسعه پایدار می باشد، می توان اذعان نمود که بحث توسعه پایدار که به دلیل جامعیت و اقبال گسترده در عصر حاضر به بالنده ترین مناظر جهانی تبدیل شد و برمبنای بسیاری از تحلیل ها و نظریه ها چالش محوری قرن بیست و یکم خواهد بود و در این چالش نوین ، انسان مرکز توجه قرار گرفته است و هر آنچه حیات ، بقا و آزادی انسان را تهدید می کند مردود شناخته می شود.
ورود به عصر جدید ، بدون نگاهی انسانی تر ، متوازن تر و بخصوص بدون اتکا به اصول پایداری نه فقط در کلام که در عمل نیز میسر نخواهد بود. تحقق این آرمانها ، علاوه بر اراده های قاطع و آگاهانه عاملانی را می طلبد تا از رهگذر تلاش آنها این اهداف جامعه را عمل بپوشاند.
تجربه جوامع توسعه یافته نشانگر این است که توسعه با برداشت سنتی یعنی تکیه بر رشد و یا تنها بر جنبه اقتصادی با تاکید روی رشد صنعتی بی بند و بار ، تولید انبوه و مصرف انبوه نمی تواند پایدار باشد چون رشد و توسعه هم محدودیتهایی دارد و در صورت عدم توجه به انسان و نسلهای فراروی بشری این برنامه های رشد و توسعه می تواند چالشهای اساسی روی سرنوشت آینده بشری ایجاد نماید. بنابراین تعالی انسان به هر شکل ممکن اهداف غایی برنامه های توسعه می باشد.
به نظر می رسد که ایجاد یک فرهنگ جهانی و افزایش قوه فاهمه بشری بخصوص نسلهای جدید که در آستانه تحودوی فکری و گذر به دنیای فراصنعتی و فرا مدرن هستند و توسعه فرهنگی و فکری به عنوان و ایجاد بسترهای مناسب اجتماعی که افکار عمومی و باورهای فکری بشر امروزی را به همه جانبه بودن ابعاد توسعه سوق می دهد، و این ایده را در اذهان بشر بشر امروز ایجاد نماید که توسعه و در راس آن توسعه پایدار امری اجتناب ناپذیر ، اجباری و ضروری است که شهروندان دهکده جهانی باید خود را مهیای پذیرش آن نمایند و سازمانهای بین المللی ، دولتها ، تشکیل های غیر دولتی ( N.G.O )ها و همه و همه در راستای جهان عاری از مخاطرات ناشی از جهانی شدن ابعاد ناگواربرنامه های تک بعدی توسعه گام بردارند.
منابع:
- بانک مقالات عمومی و تخصصی www.magshop.org
- ازکیا، مصطفی، جامعه شناسی توسعه، تهران موسسه نشر کلمه، 1377 ص 25
- بهرام زاده، ، ماهنامه علمی آموزشی تدبیر ، 1383 ، سال چهارم، شماره 134
- تودارو، مایکل ، توسعه اقتصادی جهان سوم ، ترجمه غلامعلی فرجادی ، ص 135
- میردال ، گونار ، درام آسیایی ، ترجمه منوچهر امیری به نقل از ازیک
- درخشان پیمان ، مقاله حفظ محیط زیست اساس توسعه پایدار، سایت گوگل 24/6/87
- حریری البکری ، محمد، مدیریت توسعه ف نشر قطره ، ص 41
- رحمانی فریده ، توسعه پایدار از تئوری تا عمل ، اطلاعات سیاسی اقتصادی شماره69-1372(ص84
- زاهدی مهمد جوا د-توسعه ونابرابری انتشاراب مازیار
- سعید سیوف جهرمی –مقاله توسعه پایدار چیست؟ سایت هواشناسی و فیزیک جو شهریور1386