چکیده:
با توجه به فراگیر شدن روزافزون زنجیره های تامین در کسب و کارهای دنیای مدرن، در راستای ایجاد مزایای رقابتی منحصر به فرد و گذر کسب و کارها از مرحله ی رقابت های شرکت به شرکت به مرحله ی زنجیره به زنجیره، آن چه شایان اهمیت فراوان است تمرکز دقیق و درست روی تمامی موانعی است که می توانند مانع از شکل گیری چنین زنجیره ی تامین کارایی شوند. موانع گوناگونی که در مسیر شکل گیری و تحقق زنجیره ی تامین کارا و پویا قرار دارند، در نهایت حتی اگر نتوانند منجر به متلاشی شدن زنجیره ی تامین شوند، به یقین می توانند کارایی و اثربخشی زنجیره ی تامین رو تحت تاثیر قرار دهند. مدیریت ریسک، دهه های فراوانی است که وارد ادبیات مدیریتی سازمان ها و نهادهای گوناگون شده است و به کارگیری این مفهوم بنیادین در زنجیره ی تامین و مدیریت آن، به یقین می تواند آثار ارزشمندی در بهبود اثربخشی و کارایی و ایجاد پویایی در زنجیره های تامین داشته باشد و بتواند به یک مزیت رقابتی برای زنجیره های تامین ریسک-بنیان داشته باشد. رویکرد ریسک-بنیان، بیشتر بر پیشگیری تمرکز می کند تا درمان. در حقیقت با به کارگیری مدیریت ریسک، زنجیره ی تامین از بروز گسست ها در طول و عرض زنجیره ی تامین خودداری می کند. در این نوشته کوشش شده است تا مروری بر ادبیات مدیریت ریسک در زنجیره ی تامین شده، ریسک های محتمل در زنجیره ی تامین مطالعه و طبقه بندی شده و سازمان ها را به سمت ایجاد زنجیره ی تامین پایدار با استفاده از مدیریت ریسک، سوق دهد.
مقدمه:
زنجیره های تامین -که ابداع ارزشمند بشر جهت تسهیم «ارزش» در میان گروهی از سازمان ها و نهادهای به ظاهر ناهمگون بوده اند- در معرض آسیب های فراوانی قرار دارند تا یکپارچگی میان آنها از بین رفته یا دست کم در سطح اثربخشی و کارایی پایین تری فعالیت کند.
این موضوع در ادبیات مدیریت ریسک در زنجیره ی تامین که موضوعی بسیار گسترده و مرتبط با بسیاری از مفاهیم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دیگر ابعاد می باشد، مورد توجه محققان بسیاری قرار گرفته است. موضوع ریسک، قابل تعمیم دادن به همه ی جنبه های صنعتی، بازرگانی و جز اینها است که در دنیای امروز به شدت مورد علاقه ی پژوهشگران می باشد از این رو زنجیره ی تامین و یکپارچگی آن نیز از چنین امری برکنار نیست. بنابراین باید ارتباطی نیز میان ریسک و زنجیره ی تامین برقرار کرد که به طور کلی می توان از آن به عنوان امنیت یا پایداری زنجیره ی تامین نام برد.بدین معنی که تا زمانی که زنجیره ی تامین در شرایط طبیعی و عادی خود کار می کند، مواد اولیه در مسیر طبیعی خود و با سرعت تعریف شده از بالادست به میان دست و پایین دست حرکت می کنند، تقاضاها مطابق با همان پیش بینی هایی است که صورت پذیرفته و مواردی از این دست، زنجیره ی تامین حالت طبیعی خود را دارا است یا اصطلاحا امن بوده، از امنیت لازم برخوردار بوده و پایدار می باشد. چنین زنجیره ی تامینی، زنجیره ی تامین پایدار نامیده می شود.باید توجه داشت عوامل متعددی می تواند این همگونی و هماهنگی یا بفهوم واقعی کلمه پایداری زنجیره ی تامین را دچار تلاطم یا گسست نماید. این عوامل ریسک نامیده می شود.
به محض این که عامل درون-زنجیره ای یا برون-زنجیره ای، بتواند روند طبیعی و معمول این زنجیره ی تامین به هم ریزد یا دارای پتانسیل ایجاد اغتشاش داشته باشد، مقوله ریسک مطرح می شود. به عبارتی ریسک در زنجیره ی تامین شامل هر رخدادی است که جریان مواد و اطلاعات بین تامین کننده ی ابتدایی و مشتری نهایی را تحت تاثیر قرار می دهد.
مبانی ریسک و امنیت؛ ریسک چیست؟
دیدگاه های متفاوت و گاه متناقضی در خصوص ریسک وجود دارد. برخی دیدگاه نگاه صرفا مبتنی بر خطر و با کاربرد در موضوعات ایمنی و بهداشت حرفه ای می باشند و برخی نیز متمرکز بر تعاریف ریاضی هستند. برخی منابع، ریسک را «اثر عدم قطعیت بر اهداف» تعریف کرده اند. (ISO/TC2622009) باید توجه داشت این تعریف دربرگیرنده ی هم بُعد مثبت و هم منفی ریسک می باشد که در عالم واقع، قابل روی دادن است. برخی نیز نگاه به ریسک را از دو جنبه ی شدت و احتمال، تعریف کرده اند: ریسک اغلب به صورت ترکیبی از پیامد یک رویداد (شامل تغییر در شرایط) و احتمال رخداد مربوطه، بیان می شود (ISO/TC2622009)
چنانچه با نگاه مبتنی بر شدت و احتمال به ریسک نظر داشته باشیم، در مباحث آماری، آماره ی امید ریاضی به طور دقیق انعکاس دهنده ی مفهوم ریسک است. در حقیقت، امید ریاضی به شکل زیر تعریف شده است (برای توابع تک متغیره):
برای توابع پیوسته (فروند، 1380):
و برای توابع گسسته:
چه در توابع پیوسته و چه در توابع گسسته f(x) بیان کننده ی احتمال و X نشان دهنده ی شدت می باشد. به عنوان مثال می توان از بازی شرطی ریختن تاس نام برد که در آن امید ریاضی دقیقا، انعکاس دهنده ی میزان ریسک یا به عبارتی عدم قطعیت مربوط به بازی برای هر یک از طرفین بازی می باشد.
هر کجا که پدیده ی ریسک به معنی منفی خود وجود داشته باشد یا احتمال بروز آن وجود داشته باشد، پتانسیل ایجاد گسست (Disruption) قابل تصور است. این گسست ها، می تواند به شکل های اختلال در روند طبیعی انجام کار، به تعویق افتادن کار و تاخیرات پیش بینی نشده، تاثیرگذاری از نظر کیفیت، نارضایتی مشتری یا مسئولیت های قانونی و غیره متجلی شود.
شاید بتوان گفت که چنانچه فعالیت یا پروژه ای از ریسک عاری باشد –که در تئوری امکان پذیر است و در عمل غیرممکن- یا این که ریسک های موجود در آنها، آن چنان ناچیز باشد که منافع انجام آن فعالیت یا پروژه، بر ریسک های قابل تصور بچربد، آن فعالیت یا پروژه دارای امنیت است. تعاریف از کلیدواژه ی امنیت نیز بسیار وسیع است و چنانچه بخواهیم تعریف دقیق و درستی از امنیت ارائه دهیم ناچاریم از منبعی که مورد اجماع و ارجاع جهانی می باشد استفاده کنیم. امنیت را «مقاومت در برابر کارهای خواسته یا ناخواسته ی طراحی شده که منجر به صدمه یا آسیب به زنجیره ی تامین یا توسط زنجیره ی تامین، تعریف کرده اند» (ISO28000:2007, Clause 3.2) بدین ترتیب، چنانچه زنجیره ی تامینی قابلیت ایستادگی و مقاومت در برابر آسیب دیدن یا آسیب رساندن را داشته باشد، زنجیره ی تامینی امن، تلقی می شود.
شناسایی ریسک ها و فرصت ها در زنجیره تامین:
زنجیره ی تامین به اجزای ماهیتا از نظر حقوقی جدا –مانند شرکتها، مغازه ها، عمده فروشها، خرده فروشها و …- ولی از نظر ساختاری به هم وابسته ای اطلاق می شود که محصول یا خدمتی از هر یک از آنها به سمت دیگری جریان می یابد تا اولا نیازهای بنگاه بعدی را برآورده نماید و در ادامه، با انجام عملیاتی روی آن، به ارزش محصول یا خدمت افزوده شود. (رمضانی سرخی، 1395).طبق نظریه ها، اعضای زنجیره ی تامین باید شامل دست کم، سه بنگاه باشد.
در حقیقت در زنجیره ی تامین، جریانی از حرکت چند عامل محسوس است: کالا، اطلاعات، پول. کالا جریانی عمدتا از بالا به پایین دارد (Upstream-Downstream) اطلاعات، دارای جریانی چندگانه است هم از بالا به پایین، هم از پایین به بالا و هم در سطح بنگاه ها قابل جابجایی و پردازش است و در نهایت پول عمدتا جریانی معکوس کالا و از پایین به بالا دارد (Downstream-Upstream) البته استثنائاتی هم وجود دارد که از آن صرف نظر می کنیم.
بدیهی است عوامل متعددی که می توانند یکپارچگی و توانایی زنجیره ی تامین را با چالش مواجه کند، به طور بالقوه می تواند به عنوان یک ریسک تلقی شود. گرچه باید به خاطر داشت که ایجاد عدم قطعیت در زنجیره ی تامین، همیشه شکلی منفی ندارد و گاه عواملی نیز وجود خواهند داشت که می توانند عدم قطعیت هایی از نوع مثبت را پدید آورند که در ادبیات مدیریت ریسک به آنها فرصت گفته می شود.
از آن جا که زنجیره ی تامین، مجموعه ی به هم پیوسته ای از چند بنگاه از نظر حقوقی مستقل از هم می باشد که هدف مشترکی دارند، پدیده ی ریسک از اهمیت فراوانی در آن برخوردار است. گاهی اثر دومینویی و نیز اثر شلاق چرمی در زنجیره ی تامین، آثار غیر قابل جبرانی را به جا می گذارد، به خصوص اگر تعداد اعضای زنجیرهی تامین، زیاد باشد. با زیاد شدن تعداد اعضای زنجیره ی تامین، ریسک ها نیز به شکل تصاعدی افزایش پیدا می کنند: هم از نظر تعداد و هم از نظر آثاری که باقی می گذارند. (رمضانی سرخی، 1395).
با توجه به ماهیت بسیار پیچیده ی کسب و کارها در دنیای امروز، کسب و کارها نیاز دارند تا ریسک ها و فرصت های مرتبط با کسب و کار خود را شناسایی کرده و به کنترل خود درآورند. مطالعات گوناگونی و نظریات متعددی در خصوص ریسک های موجود در زنجیره ی تامین صورت پذیرفته است که نظریه هارلند و دیگران، کریستوفر و پِک، کلِیندورفر و سعد، کایسر و کانترل و چوپرا و سُدهی از مشهورترین آنها هستند. این رویکردهای گوناگون، زاویه دیدهای مختلفی نسبت به مقوله ی ریسک در زنجیره ی تامین دارند.
طبقه بندیِ Harland et al. 2004 از ریسک های زنجیره ی شامل استراتژی، عملیات، تامین، ارتباط با مشتری، آسیب در دارایی، رقابت، خوشنامی، بازارهای مالی، الزامات مالی و نظارتی و قوانین می باشد.
کریستوفر و پِک (M. Christopher, (2004) نیز ریسک ها را به 5 دسته ی دیسک های مرتبط با فرایند، کنترل، تقاضا، عرضه و محیط تقسیم بندی کرده اند. کلِیندورفر و سعد (P. Kleindorfer, 2005) نیز ریسک ها را به سه دسته ی اقتضائات عملیاتی، خطراتی طبیعی و تروریسم و ناپایداری های سیاسی طبقه بندی کرده اند و برای هر یک مثال هایی را نیز ارائه داده اند.
طبقه بندی بیشتر پژوهشگران بر این تاکید دارد که ریسک ها یا عامل درونی دارند یا عامل بیرونی. عوامل درونی عواملی هستند که می توانند توسط زنجیره ی تامین مورد کنترل قرار گیرند اما ریسک ها با منشاء برونسازمانی، ریسک هایی هستند که از اراده و کنترل زنجیره ی تامین بیرونند به عنوان مثال کایسر و کانترل (J. Kiser, 2006) ریسک ها را به دو دسته ی درونی و بیرونی تقسیم کرده که دسته ی نخست را نیز به ریسک ها در ساخت، کسب و کار، برنامه ریزی و کنترل، کاهش و احتیاط و دسته بیرونی را به ریسک ها در تقاضا، ریسک ها در تامین، محیط، کسب و کار و فضای فیزیکی طبقه بندی می کنند.
چنانچه فضای عملکرد زنجیره ی تامین را از دیدِ یکی از اجزای آن که یک شرکت باشد تصور کنیم، این شرکت, عضوی از این زنجیره ی تامین است و این زنجیره ی تامین عضوی از یک محیط. بنابراین شاید منطقی تر باشد که ریسک های موجود را به سه دسته ی کلی ریسک های درون سازمانی، ریسک های درون-زنجیره ای و ریسک های فرا-زنجیره ای/محیطی تقسیم کنیم (شکل1)
(شکل1) ریسک های درون سازمانی، ریسک های درون زنجیره ای و ریسک های فرا-زنجیره ای
در حقیقت، ریسک های درون سازمانی، ریسک هایی هستند که خودِ یک سازمانی فرضی می تواند آنها را حل و فصل کند، ریسک های درون-زنجیره ای ریسک هایی هستند که توسط اعضای زنجیره ی تامین حل و فصل می شوند و ریسک های فرا-زنجیره ای یا محیطی ریسک هایی هستند که نه هیچ یک از اعضا و نه کل زنجیره ی تامین توانمندی حل و فصل آنها را ندارندبلکه تنها می توانند با تقویت درون زنجیره ی تامین، در مقابل آنها مقاومت کنند.
چوپرا و سُدهی (Sunil Chopra and ManMohan S. Sodhi, 2004) طبقه بندی زیر را از ریسک های موجود در زنجیره ی تامین ارائه می دهند. در حقیقت آنها 9 سرچشمه ی اصلی را برای بروز ریسک یا مواجهه با ریسک در زنجیره ی تامین متصورند. گسست، تاخیرها، سیستم ها، پیش بینی ها، دارایی های معنوی، تدارکات، مطالبات، موجودی و ظرفیت. این 9 مورد، از دیدگاه ایشان، سرچشمه های اصلی ریسک در زنجیره ی تامین تلقی می شوند که مثال هایی نیز برای آنها ارائه شده است (جدول 1).
جد.ل 1: 9 سرچشمه ی ریسک در زنجیره ی تامین (Chopra and Sodhi [5])
تاثیرات ریسک روی زنجیره ی تامین، می تواند تاثیرات رو به جلو، رو به عقب یا رفت و برگشتی باشد. تاثیرات رو به جلو و تاثیرات رو به عقب از نوع یک سویه و تاثیرات رفت و برگشتی از نوع دوسویه به حساب می آیند. در تاثیرات روبه جلو، نوسانات و اغتشاشات ایجاد شده در بالادست زنجیره ی تامین، بر اعضای پایین دست زنجیره ی تامین تاثیر می گذارد.
در تاثیرات رو به عقب، نوسانات و اغتشاشات در اعضای پایین دست زنجیره ی تامین، مشکلاتی را در زنجیره ی تامین ایجاد می کند که کم کم به سمت بالادست زنجیره ی تامین حرکت می کند و گاه نیز تحت شرایط خاصی–متاثر از تاخیر در انتقال اطلاعات- اثر شلاق چرمی را نیز به وجود می آورد. در مواردی نیز اعم از این که اغتشاشات در بالادست زنجیره ی تامین ایجاد شده باشد یا پایین دست، نوسانات و اغتشاشات به صورت رفت و برگشتی عمل می کنند بدین معنی که ممکن است در بالادست زنجیره ی تامین نوساناتی روی دهد آثار آن بعد از گذشت زمان به پایین دست –یعنی مشتریان و توزیع کنندگان- برسد و سپس نوسانات و اغتشاشات ایجاد شده دوباره در زنجیره ی تامین رو به عقب عمل کرده و آثار آن مجددا و به احتمال زیاد با آثار شدیدتر به ابتدای زنجیره ی تامین یعنی اعضای بالادست بازگردد.
آن چه که در طبقه بندی های بالا به عنوان یک نقطه ی ضعف می توان به آن اشاره کرد این است که هیچ کدام از این طبقه بندی ها و حتی به جرات می توان گفت بسیاری طبقه بندی های دیگر به ریسک های مثبت یا فرصت ها اشاره نکرده اند و صرفا از زاویه ی ریسک های منفی به ریسک های زنجیره ی تامین پرداخته اند. موضوعی که نگارنده تلاش کرد در مقاله ای علمی-ترویجی با عنوان ریسک های زنجیرهی تامین در مجتمع های چندمنظوره، به موضوع ریسک های مثبت در زنجیره ی تامین –البته بسیار خلاصه و گذرا- اشاره کند(رمضانی سرخی، زمستان 1395).
بایدهای به کارگیری مدیریت ریسک زنجیره ی تامین به صورت کشور-شمول
رویکرد ریسک-بنیان، رویکردی پیشگیرانه است که به سازمان ها و بنگاه های تجاری و غیرتجاری اجازه می دهد تا به صورت پیشدستانه نسبت به شناسایی قابلیت های آسیب و صدمه به کلیت زنجیره تامین عمل کنند. نظر به رویکردِ پیشگیری بهتر از دمان است، منطقی است که سازمان های موجود در زنجیره ی تامین که مشترک المنافع اند با شناسایی ریسک ها و فرصت های موجود در مسیر خود، به شکل منطقی تر و واقعی تر و یا چراغی روشن، مسیر تاریک کسب و کار خود را روشن می کنند که این امر، بسیار می تواند به تقویت زنجیره ی تامین منجر شود.
در جهان امروز، شکل رقابت از بنگاه-به-بنگاه به زنجیره ی تامین-به-زنجیره ی تامین تغییر هویت داده است و از مزایا و سودمندی های زنجیره ی تامین، تسهیم ریسک های موجود در کل زنجیره ی تامین میان ذی نفعان زنجیره ها است. به خصوص به خاطر داشته باشبم در زنجیره های تامینی که قرار است در کلاس جهانی و با رقبای توانمند و با تجربه به پیکار بپردازند، از نان شب واجب تر است که کلیت زنجیره ی تامین را به عنوان یک «کُل» تقویت کنند نه صرفا بنگاه شخصی خود را.
همان طور که زنجیر، همیشه از ناحیه ی ضعیف ترین حلقه ی خود دچار شکست می شود، در زنجیره ی تامین نیز توجه به اعضای آسیب پذیر و ضعیف تر و تقویت آنها، در نهایت تضمین کننده ی منابفع همه ی اعضای زنجیره ی تامین است.
برای کشورهایی چون کشور ما، ایجاد، تقویت و تولید مثل زنجیره های تامین با رویکرد مبتنی بر ریسک، در فرایند جهانی شدن، از ضرورت هایی است که به نظر می رسد مورد غفلت ناخواسته قرار گرفته است. گرچه ایجاد این زنجیره های تامین راسا به عهده ی دولت نمی باشد اما بستریسازی مناسب برای اعتمادسازی جهت شکل گیری زنجیره های تامین قوی و قابل اعتبار، از نکات بی برو برگردی است که باید در دستور کار قرار گیرد. در این فرایند باید به خاطر داشت که ناگزیر از برونسپاری برخی از اجزای زنجیره ی تامین به دیگران و حتی خارج کشور هستیم، آنجا که یک مزیت رقابتی در انتظار ما است.
نتیجه گیری:
آن چه که به عنوان ریسک ها در زنجیره های تامین، از سوی پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته است عمدتا متمرکز بر ریسک ها از نوع منفی بوده است و کمتر ریسک ها را از جنبه ی مثبت در نظر گرفته اند. به خاطر داشته باشیم که در دنیای رقابتی امروز به خصوص از منظر زنجیره ی تامین، تنها حذف ریسک ها نمی تواند عامل موفقیت یک کسب و کار به حساب آید بلکه سازمانی موفق خواهد بود که بتواند فرصت های موجود با کسب و کار خود را نیز به درستی بشناسد و از آن نهایت استفاده را بنماید. در این نوشته، تلاش شد که به طور خلاصه عوامل تاثیرگذار بر یکپارچگی و امنیت زنجیره ی تامین، از منظر ریسک ها و فرصت ها مورد بررسی قرار گیرد. گرچه مطالعات متعددی در سطح دنیا در حال انجام است تا با مدلسازی های ریاضی، روش های ابتکاری و فرا-ابتکاری یا روش های دیگر، ریسک ها مرتبط با زنجیره ی تامین را مطالعه کرده و به صورت ساختمند، فورموله کنند. ابزارهای علمی و روش های آماری نیز به کمک دانشمندان و متخصصان ریسک آمده است تا بتوانند به شکل علمی تر و مبتنی بر واقعیات، ساختار مناسبی برای شناسایی ریسک ها و فرصت ها ایجاد کنند. آن چه که به عنوان فرصتی ارزشمند فراراه محققان و دانش پژوهان قرار دارد، ژرف شدن بر موضوع ریسک های مثبت به طور عام و ریسک های مثبت در زنجیره ی تامین به معنی خاص کلمه می باشد که هنوز عرصه ی بکر و دست نخورده ای است.
منابع:
- ISO28000:2007, Security Management Systems for the Supply Chain, International Organization for Standardization, Technical Committee no. 292 (ISO/TC292, 2007
- William Ho, Tian Zheng, Hakan Yildiz & Srinivas Talluri, Supply Chain Risk Management: A Literature Review, International Journal of Production Research (2015)
- C. Harland, R., Brenchley, H. Walker, Risk in Supply Chain Networks, Journal of Purchasing and Supply Management 9, (1) (2003) 51-62
- M. Christopher, H. Peck, Building the Resilient Supply Chain, International Journal of Logistic Management 15 (2) (2004) 1-13
- P. Kleindorfer, G. Saad, Managing Disruption Risks in Supply Chains, Production and Operation Management, 14 (1) (2005) 53-68
- J. Kiser, G. Cantrell, Six Steps to Managing Risk, Supply Chain Management Review 10 (3) (2006) 12-17
- Lavastre, Gunasekaran & Spalanzani, Supply Chain Risk Management in French Companies, ELSEVIER, (2011)
- Roy, Gupta & Deshmukh, 2013
- Vilko, J., Hallikas, J. M. (2012). Risk Assessment in Multi Model Supply Chains., International Journal pf Production Economics
- Sunil Chopra and ManMohan S. Sodhi, Managing Risk to Avoid Supply Chain Breakdown, MIT Sloan Management Review, (2004)
- Ahmad Sadeghi, Measuring and Analyzing the Bullwhip Effect in a Two-Product and Two Echelon Supply Chain Using Control Theory Approach, Journal of Optimization in Industrial Engineering 15 (2014) 55-63
- فروند، جان، عمیدی، علی، وحیدی اصل، محمد قاسم، 1380، آمار ریاضی، چاپ سوم ، تهران، مرکز نشر دانشگاهی،
- رمضانی سرخی، مجتبی، زمستان 1395، ریسک های زنجیرهی تامین در مجتمع های چندمنظوره، تهران، فصلنامه ی مهندسی بهینه پرداز